• وبلاگ : مريم بانو
  • يادداشت : رهايم مكن
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    باغ باراني .../ كسي من را نميپرسد كسي من را نميجويد / كسي تنهايي من را نميگريد / دلم در حسرت يك دست / دلم در حسرت يك دوست / دلم در حسرت يك بي رياي مهربان مانده است / كدامين يار من را ميبرد تا انتهاي باغ باراني؟ / كدامين آشنا آيا به جشن چلچراغ مهمان ميكند من را / و اما با توام / اي آنكه بي من مثل من تنهاي تنهايي! / تو كه حتي شبي را هم به خواب من نميايي / تو حتي روزهاي تلخ نامردي / نگاهت / التيام دستهايت را دريغ از من نميكردي / من امشب از تمام خاطراتم با تو خواهم گفت / من امشب با تمام كودكيهايم برايت اشك خواهم ريخت / من امشب دفتر تقويم عمرم را / به دست عاصي درياي ناآرام خواهم داد / همان درياكه بغض شكوه هايم / در گلوي موج خيزش زخم بر ميداشت / همان دريا كه ميگفتي / تو را در من تجلي ميكند / اي دوست !!!!/ بگو اي آنكه بي من تنهاي تنهايي ! / كدامين يار من را ميبرد تا انتهاي باغ باراني؟! == ؟

    « گياه اندوه » ني افسرده اي ، هنگام گل رويد ز خاك من / كه برخيزد از آن ني ، ناله هاي دردناك من / مزار من ، اگر فردوس شادي آفرين باشد / به جاي لاله و گل ، خار غم رويد ز خاك من / مخند اي صبح بي هنگام ، كه امشب سازشي دارد / نواي مرغ شب با خاطر اندوهناك من / ني ام چون خاكيان ، آلوده ي گرد كدورت ها / صفاي چشمه ي مهتاب دارد جان پاك من / چو دشمن از هلاك من ” رهي “ خشنود مي گردد / بميرم تا دلي خشنود گردد از هلاك من (رهي معيري)

    بسم الله الرحمن الرحيم

    سلام

    خوبيد ؟

    جهت عرض ادب خدمت رسيدم .

    در پناه حق شاد باش و سلامت .

    راجب رهايم مكن بهتر مئ دونم فعلاً چيزئ نگم چون فقط يك سطر از نوشته هائ شما را خواندم وقطئ كه بيشتر خواندم نظر....

    راستئ داشت يادم مئ رفت

    من گريه نمئ كنم.