سلام مريم خانوم.... تبريك ميگم بابت وبلاگنون.....زيبا بود و ارزش خوندن داشت....متن اخر شما هم كه بي نهايا زيبا بود...
يه تشكر هم بايد كنم بابت موسيقي زيبايي كه گذاشتيد.....
من هم شعر ميگم....البته اگر بشه بشون گفت شعر! خوشحال ميشم يه سري بزنيد.....من شما رو با اجازتون پيونذ وبلاگم مي كنم....
اين هم اخرين شعر من=
............................................
دختر زيباي شهر
دختر زيباي شهر
نرم نرمک بي صدا
از کنار کوچه ي ما رد شو باز
چون کلاغان خبرچين ناگهان بي ابرويت مي کنند
مردم اينجا تهمت اسان مي زنند.
دختر زيباي شهر
چادرت مشکي تر از شبهاي من
ان لبانت را بپوشان چونکه اينجا ناگهان
هر لبي را بو کنند...
تامبادا گفته باشي =(( دوستت دارم )) به او
دختر زيباي شهر غم مبادا عاشق و شيدا شوي
جرم عاشق بودن اينجا ضربت شلاق هاست.
دختر زيباي شهر
چشم اين کفتارها دنبال توست
گوش اين خفاش ها
در پي تعقيب اواي تنفس کردنت همراه توست
اندکي ارام تر اينجا تنفس کن عزيز
گر توانستي تنفس هم مکن !!!
دختر زيباي شهر
مفت خوران اينجا تمام شهر را غارت نمودند و کس
دست انان را نچيد
ليک گر عاشق شوي
ان سرت را از بدن در پيش چشم عده اي ديگر جدا خواهند کرد.
مهدي صادقي ۶/۲/۸۵ قم
در پناه خدا
www.sheremahdi.blogfa.com